در قالب word و در 23 صفحه، قابل ویرایش.
مقدمه
«دونا ال. هافمن» و ديگران وبسايتهاي تجاري را به شش دسته مجزا تقسيم ميكنند (Hoffman et al., 1995): ويترين برخط محصولات[2]، حضور در اينترنت[3]، محتوايي[4]، تفريحي[5]، مهيج[6]، عاملهاي جستجوگر[7].
در مقايسه با ديگر طبقهبنديها، سايتهايي كه صرفاً براي حضور در اينترنت طراحي شدهاند داراي ساختار سادهتري هستند. اگرچه بسياري از اين سايتها همراه با ابرپيوندها[8] و صفحات وب چندرسانهاي هستند اما غالباً يك بروشور سازماني ديجيتاليشده ميباشند كه براي ارائه آگهي
هاي ثابت يا نشاندادن مشخصات و نشانهاي يك شركت به كار ميروند (Hoffman, et al.,1995; Vedder,et al., 1997).
بسياري از شركتها فقط به راههاي ورود آسان به اينترنت علاقهمند ميباشند. بسياري ازگزارشها، مانند گزارش «ريجينز» (Riggins, 1999)، نشان ميدهند كه شواهد زيادي در مقايسه با مؤسسات تجاري سنتي, وجود ندارد كه ثابت كند گردش نقدي شركتهايي كه محصولات خود را در وب عرضه ميكنند، بهتر است. اين تحقيقات نشان ميدهند كه خريد از طريق اينترنت هنوز در مراحل ابتدايي آن است. طبق يكي از تحقيقات انجامگرفته با نام «دهمين پيمايش كاربران اينترنت», (GVU's, 1998) توسط «مركز بهكارگيري, تجسم, و گرافيك»[9]، 42% از پاسخدهندگان اين تحقيق, كمتر از يك بار در ماه از يك فروشنده اينترنتي خريد ميكنند. پيمايش جمعيتشناختي مشابهي توسط «رسانه نيلسن و شبكه تجاري[10]» (Khudairi,1999) نشان ميدهد كه در آوريل سال 1999 تنها 2/18 ميليون خريدار اينترنتي در مقايسه با 92 ميليون كاربر اينترنت در آمريكاي شمالي وجود داشته است.
درصد خريداران اينترنتي با نرخ اندكي رو به افزايش است و در عين حال تأثير فزاينده تعداد جمعيت رو به افزايش كاربران اينترنت، چهبسا بر درآمد صاحبان كسب و كار اينترنتي بيفزايد. موفقيت اعجابانگيز سايت شركت «آمازون»[11] (Amazon, 1998) و شركت رايانهاي «دِل»[12] (Dell computer, 1998) حكايت از وجود چنين فرصتهايي دارد. مثلاً شركت رايانهاي «دِل» طبق گزارش 16 جولاي, در يك سال گذشته 9/19 ميليارد دلار درآمد داشته است.